زبر الحدید

رَبِ‌ إِنِّی‌ لِمَا أَنْزَلْتَ‌ إِلَیَ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ فَقِیرٌ

زبر الحدید

رَبِ‌ إِنِّی‌ لِمَا أَنْزَلْتَ‌ إِلَیَ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ فَقِیرٌ

زبر الحدید

زمین بازی بچه های مسجد...

آخرین مطالب

نویسندگان

۶۰ مطلب توسط «طیبین» ثبت شده است

بسم رب الحسین

سحرگاه بود و هوا نزدیک فلق، دیده هایش را در ذهن مرور می‌کرد؛ که می‌داند، شاید همین مشاهداتش بود که تصمیم مهم او را رقم زد...

دید اگر بماند با آنهایی محشور می‌شود که یا در حرص دنیا و مقام اند یا یا کم هایشان از مال حرام پر شده است.

 

به تلاطم رود فرات نگاه کرد، حرارتی در دلش احساس کرد که با گرمای خورشید تازه سربرآورده  که غبار هوا را همچون گردی زعفران رنگ کرده بود مانوس شده بود.چندی بعد پوتین به گردن هایش انداخت و  راهی سپاه امام حسین (ع) شد.

 

او دانست که امام همچون فلقی است تا در دلهای تیره و تاریک طلوع کرده و همه چیز را زیر و رو کند؛ و دانست برای او مأوایی به جز سپاه امام وجود ندارد. او پناه برد به رب الفلق از شر خلقی که آنقدر حرام به زندگیشان راه داده بودند که دیگر جایی برای امام در دل‌هایشان باقی نمانده بود.

 

از سپاه امام حسین تا سپاه یزید راهی نبود شاید به اندازه یک فلق، چیزی که حر به آن رسید و فهمید آنچه کل سپاه یزید نفهمیدند...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۱:۳۲
طیبین

بسم الله ذی المعارج

هر چیزی ظاهر و باطنی دارد؛ با اینکه ممکن است ظاهر کسی یا کاری خوب و خیر باشد، هیچ چیز باطنش را تضمین نمی‌کند.

قطعا باطن هر کس مهمترین وجه اوست. نمازگزار مؤمن ظاهر و باطنش یکیست، سراسر نور...

اما اگر ظاهر و باطنمان یکی نباشد چه؟ اصلا چه می‌شود که ظاهر و باطن یک چیز مجزا از هم می‌شود؟!

«و رأیت الذین یدخلون فی دین الله افواجا»(سوره نصر، آیه 2)

بعد از فتح مکه مردم گروه گروه مسلمان شدند، اما دیگر خلوص مسلمانان پیش از آن را داشتند؛ ابوسفیان مسلمان شد!!

و قطعا با «اشهد أن لا اله الا الله» و «أشهد أن محمدا رسول الله» باطن کسی در برابر اسلام خاضع و  منعقد نمی‌شود که اگر چنین نبود هرگز واقعه کربلا رخ نمی‌داد.

 و آنکس که درونش مسلمان نیست نماز می‌خواند اما با کاهلی، می‌خواند اما برای ریا! و نه تنها حاضر نیست در کوچکترین کمکی به دیگران شرکت کند که دیگران را از آن منع می‌کند.

گفتیم باطن شخص مشخصه اصلی یک فرد است و ذات شخص دیر یا زود خودش را نشان می‌دهد و آن گاه است که دیگر ارزشی برای اطعام مسکین قائل نیست و دیگران را به آن تشوق نمی‌کند و اگر یتیمی ببیند او را با تندی از خود می‌راند و تا جایی که پیش می‌رود که به تکذیب دین یا حتی بدتر! محاربه با خدا می‌رسد. و مگر چنین نشد؟ امام حسین (ع) را تکذیب کردند و مقابلش ایستادند و...

 مگر امام حسین(ع)، این قرآن ناطق چیزی  جز دین بود؟

 

فویل للمصلین، پس وای بر آن نمازگزاران منافق...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۰۰ ، ۲۳:۰۵
طیبین

هوالشهید

یک اکسیر!
تصور کن در عالم اکسیری شگفت انگیز و بی‌نظیر وجود داشته باشد ؛ این اکسیر به هیچ کس جز رسول‌الله(ص) داده نشده است و اکسیر رسول همچون چشمه‌ای بیپایان و تمام نشدنی است. هر که بخواهد از این اکسیر  بهره مند شود باید از پیامبر بخواهد و خود را به او نزدیک کند که هرچقدر به رسول نزدیک شوی سهم بیشتری از این چشمه خواهی داشت و بالعکس...

چرا همه اکسیر برابر ندارند؟!

شرها در زندگی سوزاننده اکسیر هستند؛ هر کس از مخلوقات که شری ایجاد بکند یا تاریکی ایجاد بکند یا سحری بیافکند و در گره‌ای بدمد یا  حسادت بکند بی‌شک فقط سهم خود را خواهد سوزاند؛ پس چاره چیست؟ باید پناه برد به پروردگاری که می‌توانند در تاریکی تمامی این شرور روشنایی ایجاد کند و در این سنگر با افزایش طهارتمان خود را بیشتر از این شرهای سوزاننده دور کنیم.

چرا گاهی اوقات ابتر می‌شویم؟

بارها شده است که عملی در نهایت به تمامیت خود نرسد، همه این کارها ابتر است که می‌تواند عللی داشته باشد؛ گاهی شری ایجاد کرده ایم و سهم اکسیر خود را کم کرده ایم، گاهی عملمان شری در بردارد و...

اگر کسی کل زندگی‌اش ابتر شود چه؟!

کسی که از رسول خدا بغض و کراهت داشته باشد و از او اجتناب کند قطعا از این چشمه سهمی نخواهد برد، اگر از این چشمه چیزی به ما نرسد که دیگر زندگیمان به تمامیت خود نمی‌رسد و کل زندگیمان ابتر می‌شود! تنها فرصت زندگیمان...

شکرانه این اکسیر پرخیر!

حال اگر از این اکسیر زیاد برده‌ای که شکر کن و به شکرانه‌اش نماز بخوان و قربانی کن و اگر هم اکسیر زیادی نبرده‌ای باز هم نماز بخوان و قربانی کن تا از این کوثر بیشتر به تو عطا کنند ...

 

*برداشتی از سوره کوثر با کمک سوره فلق

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۵۴
طیبین

بسم الله الرحیم

 

با توجه به شان نزول سوره مبارکه کوثر نتیجه حاصل آن است که دشمنان (آنان که شانئه ورزیدند) نداشتن وارث پسر را به رسول الله طعنه میزدند.

در زمانی که رسول الله وارث پسری ندارد خداوند خاطرنشان میکند به حضرت زهرا سلام الله علیها که این همان قل اعوذ برب فلق است؛ در سوره مبارکه فلق در آیه اول پناهگاهی معرفی می شود که در میان تاریکی ها فلقی می تابد؛ در سوره کوثر این فلق کوثر معرفی شده که دشمنان شانه به ابتر شدن و ادامه نیافتن امت می ورزیدند که الله متعال با این آیه خاطرنشان می کند که نه تنها ابتر نمیشود و ادامه پیدا می کند بلکه به کثرت هرچه تمام تر (کوثر) به رسول الله اعطا میشود.

این کوثر فقط و فقط به رسول الله اعطا شده پس ما برای دستیابی به آن باید به قرب رسول الله برسیم و انس بگیریم.

حال چگونه به قرب رسول الله برسیم و انس بگیریم؟؟

انجام واجبات و نهی از منکرات که رسول الله وظیفه اطلاع رسانی و ترویج آن را بر عهده داشتن پس در نتیجه با انجام فرامین الهی میتوانیم به رسول الله و سپس به کوثر دست بیابیم.

پس هرکه فرامین اولیه الهی را رعابت کند می تواند به کوثر دست یابد؟؟

یکی از مهم ترین معانی دست یافتن به کوثر بمعنی دریافت و درک محبت بی بی دو عالم خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها است. برای پاسخ به این سوال باید به تاریخ اسلام که مدام در حال تکرار است رجوع کنیم.

کربلا

دهم محرم سال 61 هجری قمری؛ دو سپاه رو به روی یکدیگر ایستادند؛ یکی با 72 تن جاودانه و مورد درود و سلام مومنین تا ابد شدند با آنکه شهید شدند و دیگری با هزاران تن زنده ماندند ولی مورد لعن مومنین تا ابد قرار گرفتند.

فرق این دو چیست؟

هردو فرامین الهی را رعایت میکردند: هر دو نماز به جا می آوردند؛قرآن قرائت میکردند؛ روزه میگرفتند.

ولی یکی با کوثر دیگری بدون کوثر...

 

 

حال به کوثر رسیدی ؟ باید خودت را کنار کوثر نگه داری وگرنه می شوی مانند کسانی که با مولایم حسینعلیه السلام بودند و تا ظهر عاشورا مولا را کم کم تنها گذاشتند مثل ضحاک بن عبدالله که تا دقایق آخر بود ولی تا قضیه را جدی دید مولا را تنها گذاشت...

 

راهکار نگهداری خود در کنار کوثر:

اعوذ کردی به رب فلق که در نتیجه از مصادیق بزرگ فلق؛ کوثر است؟ از چه پناه بردی؟

من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب و من شر النفاثات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد

حال که اعوذ برب فلق کردی و رسیدی به کوثر از شرهایی که تورا از مولایت جدا می کند

فصل لربک وانحر؛ پس نماز بخوان با خلوصیت هرچه تمام تر مانند نماز ظهر عاشورا که در بحبوحه جنگ جایی که نماز واجبیتش در آن زمان مستحب میشود مولایم اصرار بر نماز میکند. شاید؛شاید که نه صد در صد مولایم حسین علیه السلام در آن زمان و ایام سوره کوثر به ما یاد می دهد. می آموزد آماده باش که هر زمان که نیاز شد بتوانی از جانت بگذری و انحر کنی بفدای کوثر.

ولی این قربانی و انحر بمعنی اتمام نیست!

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

 

 

 

 

ادامه دارد که تمام شدنی نیست....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۷:۵۵
طیبین

خیر فراوان به پیامبر عطا شد و دشمن چشم دیدنآن را نداشت و با زخم زبان زدن شر خود را را می رساند (چون خود بریده از همه خیرات و برکات است و می خواهد به هر نحوی شر خودش را به پیامبر برساند)ولی در همان زمان خدا آیه ای نازل می کند که می گوید به شکرانه آن نماز بخوان و شتر قربانی کن. انگار که آن خیر فراوان (حضرت فاطمه) خود فلق است که باعث از بین رفتن پلیدی ها و جهل آن دوران و نقطه عطفی در اسلام و شروع شدن عصری جدید در عفت و ایمان است که خود آن تاریکی شب و زیانش را از بین برد که این فلق جدا کننده کوثر و ابتر (دشمنان پیامبر) است. حال این پیامبر است که فلق را به وسیله قرآن به مردم معرفی می کند تا به آن پناه ببرند و ابتر نباشند و حمایت کننده پیامبر باشند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۴۰
طیبین

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

 

تحقیق موضوعی در قرآن

با شروع قرآن کریم و در اوایل سوره بقره  کلمه (متقین) را در اخر برخی سوره ها میبینیم حال میخواهم با رجوع به خود قرآن بتوانیم معنی این کلمه را پیدا کنیم .

چندین آیه که در آن این کلمه آمده است را مرور می کنیم برای همین کار آمدیم و چکیده ای از خود ایه و چیزی که در ایه به متقین اشاره شده را نوشتیم ببینیم :

یک ) بقره (2) : ایمان به غیب ، برپا داشتن نماز ، از مالی که خداوند به ان ها داده است انفاق میکنند.

دو ) آل عمران (76) : وفای به احکام خدا و دوری از محرمات .

سه ) آل عمران (115) : کار خیر متقین پوشیده نمی ماند .

چهار ) بقره (194) : متقین اهل تعدی غیر مجاز نیستند و خداوند با متقین است .

پنج ) در ادامه آیه قبل (195) : متقین با انفاق از مال محسن میشوند .

شش ) قلم (34) : بی تردید برای متقین نزد پروردگارشان بهشتی پر نعمت است .

هفت ) نباء (31) : متقین در قیامت فوز دارند .

و....)

.

.

.

در نتیجه اگر بخواهیم به مفهوم کلی و مختصر از متقین بگوییم : متقین افرادی هستند که نماز برپا میدارند ، از مال خود انفاق می کنند ، حلال وحرام را رعایت میکنند ، و اهل تعدی غیر مجاز نیستند و هیچ گاه کار خیر آنها نزد خداوند پوشیده نمیماند .

 

 

السلام وعلیکم و رحمت الله و برکاته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۰ ، ۱۸:۲۵
طیبین

بسم رب الشهدا

 

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت            وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت

  وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت                       مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

«باز این چه شورش است که در جان واژه هاست                         شاعر شکست خرده طوفان واژه هاست»      

بی علت نبود که شاعر نام این کتاب را از شعر برگزیدش، تک تک کلمات این شعر به قدری پخته و دلنشین است که دوست دارم هر زمان با خودم تکرار کنم، طوفان واژگان مجموعه شعر های آیینی از حمیدرضا برقعی است که شعراهای این کتاب زیبا و دل‌انگیز است به طوری که بیشتر آنها خواننده را به وجد می‌آورد...

 

از مرز ابرهای بهاری عبور کرد

چشمی که ردپای شما را مرور کرد

تنها به شوق لمس شما ابر بی امان

یک شهر را به وسعت باران نمور کرد

روزی هزار مرتبه تقویم ناامید

تاریخ روز آمدنت را مرور کرد

تاثیر یک غروب غم‌انگیز جمعه بود

مضمون این غزل که به ذهنم خطور کرد

اصلا خیال روی شما سال های سال

دیوان شاعران جهان را قطور کرد...

 

،

 

مولای ما نمونه دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته اسست

وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم

این خانه بی‌دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی(ع)

آیینه‌ای برای پیمبر نداشته است

سوگند می‌خورم که نبی(ص) شهر علم بود

شهری که جز علی(ع) در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است

انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود

یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است

چون روز روشن است که در جهل گم شدست

هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او

تقصیر من که نیست، برابر نداشته است!

 

در کتاب از این نوع شعر ها زیاد است، پس اگر با خواندنشان از آنها لذت بردی به فکر تهیه کتاب باش...

 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۰۷
طیبین

                                                          بسم الله الرحمن الرحیم

 

زمان فراغت و راحتی به اتمام رسیده است؛ ای جامه برخود پوشیده از خواب بیدار شو کاری مهم در پیش داری و آن هم انداز است، انذار مردم به عنوان اولین کار و شروع بعثتت.

پس تکبیر بگو و به پاخیز و خدارا از هر توصیفی که به ذهن برسد بزرگتر دان، همانطور که درنماز بعد با الله اکبر های پیاپی میگویی خدا بزرگتر بود حتی از آنچه گفتم.

برای انذار مردم خود باید پاک باشی و جامه‌ت به دور از آلودگی درواقع صلاح عمل و همچنین درکنار عمل باید از خصوص اخلاق و عقیده‌ای هم که خدارا خوش نیاید اجتناب کنی؛ یعنی هم درمرحله اعتقاد و هم درمرحله عمل باید خود را آماده کنی.

ای که جامه نبوت بر تن داری این را بدان که در تک تک لحظه هایی که به انذار مردم می‌پردازی و اوامر خدارا انجام می‌دهی هیچ چیزی از خود نداری و نباید هیچ منتی بگذاری زیرا هرآنچه که داری مالکش خدای تعالی است و او خودش بر آنچه تورا قدرت داده قادر است.

در حال صبر را نیز باید همواره به همراه داشته باشی چرا که در مسیر انذار سختی های زیادی پیش رو داری؛

صبری در تمام لحظات و شامل تمامی اقسام آن، یعنی صبر در هنگام مصیبت و صبر بر اطاعت و صبر بر ترک معصیت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 الله اکبر 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۰ ، ۱۶:۳۴
طیبین

سوره مُدَّثِّر‌ هفتاد و چهارمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۲۹ قرآن جای دارد. سوره مدثر در آغاز بعثت بر پیامبر(ص) نازل شده‌ است. واژه مدثر به معنای «جامه به خود پیچیده» است و اشاره به پیامبر (ص) دارد. در آیات ابتدایی این سوره، خداوند به پیامبر(ص) (که از تکان روحی آغاز وحی، احساس سرما می‌کرد و جامه به خود پیچیده بود) دستور می‌دهد برخیزد و مردم را هشدار دهد.
بنابر بسیاری از روایات، بخشی از این سوره درباره وَلید بن مُغِیرَه نازل شده است که پیامبر را ساحِر (جادوگر) می‌خواند. خداوند در این سوره با اشاره به عظمت و شأن قرآن، کسانی را که منکر قرآن شوند و آن را سِحر بخوانند، تهدید کرده است. 

آیه ۳۸ از آیات مشهور این سوره است که هر انسانی را در گرو اعمال خویش می‌داند. در روایات آمده است هر کس این سوره را تلاوت کند، به ازای هر کسی که در مکه، پیامبر(ص) را تصدیق یا تکذیب کرد، ده حسنه به او داده می‌شود. یا اگر آن را در نمازهای روزانه بخواند، خداوند او را همراه و هم‌درجه حضرت محمد(ص) قرار می‌دهد، و در دنیا بدبختی و رنج نمی‌بیند. 

این سوره را به این دلیل مُدَّثِّر می‌نامند که با ««‌یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ‌» آغاز می‌شود. مدثر یعنی کسی که بر خود جامه (لباس) پیچیده است. این آیه خطاب به پیامبر(ص) است و اشاره به این دارد که پیامبر از تکان روحی آغاز وحی، احساس سرما می‌کرد و به همسرش می‌گفت مرا بپوشان. خداوند در آیات آغازین این سوره به پیامبر (ص) دستور می‌دهد که برخیزد و مردم را هشدار دهد
سوره مدّثّر جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول چهارمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحف هفتاد و چهارمین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.
سوره مدثر ۵۶ آیه، ۲۵۶ کلمه و ۱۰۳۶ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مفصلات (دارای آیات کوتاه) و از سوره‌های نسبتاً کوتاه است.

علامه طباطبایی سوره مدثر را شامل سه مطلب اصلی می‌داند: اول اینکه رسول خدا(ص) را دستور می‌دهد به اینکه مردم را انذار کند و این دستور را با لحنی بیان می‌کند که پیداست جزو دستورهای اوایل بعثت است. دوم اینکه به عظمت و شأن قرآن اشاره می‌کند و سوم اینکه کسانی را که منکر قرآن شوند و نسبت سِحر به آن دهند، تهدید می‌کند و کسانی را که از دعوت خدا سر باز زنند، نکوهش می‌کند.همچنین در این سوره خصوصیات بهشتیان و دوزخیان و وصف انسان‌های متکبر آمده است.

محمدامین صداقت خواه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۰۲
طیبین

بسم الله الرحمن الرحیم 

سوره نازل شد. باز قرآن امر و نهی می کند و قیامت را برای کافران شرح می کند. در ۷ آیه ۶ امر و نهی می کند تا انسان را از قیامت خبر دار کند. ای جامه برخود پوشیده برخیز و بیم ده! 

1. ای جامه برخود پوشیده برخیز و بیم ده! 

2. پروردگارت را بزرگ دار!

3. جامه ات را پاک کن

4. از پلیدی دور شو

5.احسانت را بر دیگران درحالی که آن را بزرگ و فراوان بینی، منت مگذار

6. بر آزار دشمنان برای پروردگارت شکیبایی ورز.

تمام اینها گفته شد تا انسان را از یک چیز خبردار کند، روزی بسیار سخت که بر کافران آسان نیست! قیامت. کسانی که امر و نهی ها را سبک شمردند در زمانی که در صور دمیده شود، برایشان آسان نیست و آن موقع آنها دلایل خوشان را می گویند. 

یا حق.

آیه ۱ تا ۷، آیه ۸ تا ۱۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۱۰
طیبین