بابام نوشت
آقا کاظم :
دو رکعت نماز که میخوانی و عبادتی که میکنی، خودت بپذیر. کار خوبی که خدا توفیق انجامش را به دستت داده است، مال مفتی که گیرت آمده است نمیخواهی بگویی مفت است، که بگویی خدا داده است و چه زیبا داده است؟ خودت عبادتت را قبول کن. نگو عملهای من خوب نیست. در حج، کسی را دیدم گفت التماس دعا دارم. گفتم التماس دعا یعنی چه؟ گفت یعنی حجّی را که آمدهام، قبول کند. گفتم خودت آن را قبول داری؟ گفت: نه. گفتم: اگر من بگویم قبول کند مرا هم میگیرند. میگویند صاحبش آن را قبول ندارد، آیا تو بیشتر از صاحبش دلت میسوزد؟ اقلاً اول خودت بپذیر که خدا به تو توفیق داده است و تو را به سرزمین مکّه آورده است، نماز میخوانی و عبادت میکنی و خدا را میخوانی. بگو الهی شکر. چهار پنج بار الهی شکر بگو تا لااقل شیرینی شُکر به لبت برسد، کم کم از خدا ممنون میشوی.
دستگاه قلب و جان چنین است. از خدای خود که راضی شدید خدا هم از شما راضی میشود، میشوید راضیه و مرضیه، شاکر و مشکور. حتی غفران خدا. وقتی استغفار میکنید، یقین کنید که خدا شما را بخشیده است. بعد از استغفار، دست به بدنت بکشف بگو خدایا تو را شکر که اذن دادی و استغفار کردم. اگر برای گناه هم استغفار میکنی بعد از آن، استغفار به من دادی. چهار شب که روی این کار وقت صرف کنی سر و کارت با خدا خیلی خوب میشود. سه چهار شب با او گفتگو کن و رفیق و انیس شو. خدا میگوید من انیس مستضعفینم. من گناهکاران را دوست دارم. اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التوابینَ وَ یُحِبُّ المُتطهِّرینَ (سوره بقره آیه 222). من کسانی را که در صدد طهارت و طاهر دیدن خود هستند دوست دارم. من کسی را که زیاد توبه میکند دوست دارم.
اینها وعدههای خداست که همه راست است. نَفس شما هم که حاضر است. خیلی به آن ور نرو. ابتدا کظم غیظ کن. هرچه زشت آمد در نفس خود نگاه نکن. خدا میداند که اگر چند وقت که نگاه نکنی خدا از باطنت محو میکند. چطور از مردم محو میکند؟ از خودت هم محو میکند. اگر آدم عیب مردم را ببیند خسته و کسل میشود، از خودش و مردم بدش میآید، بدبخت میشود و بر روی زمین جایش تنگ میشود. همهاش بد. همینطور که مردم را میبیند سرش را به سوی خودش بر میگرداند و میپرسد خودم را که میبینم چه خاکی به سر کنم؟ گفت: هر جا که از خود زیبایی دیدی کیفش را ببر و هرجا زشتی دیدی چشمت را، هم بگذار و دو مرتبه باز کن.