سوره نوشت-امیرعباس شفیعی_ سوره کوثر و فلق
هوالشهید
یک اکسیر!
تصور کن در عالم اکسیری شگفت انگیز و بینظیر وجود داشته باشد ؛ این اکسیر به هیچ کس جز رسولالله(ص) داده نشده است و اکسیر رسول همچون چشمهای بیپایان و تمام نشدنی است. هر که بخواهد از این اکسیر بهره مند شود باید از پیامبر بخواهد و خود را به او نزدیک کند که هرچقدر به رسول نزدیک شوی سهم بیشتری از این چشمه خواهی داشت و بالعکس...
چرا همه اکسیر برابر ندارند؟!
شرها در زندگی سوزاننده اکسیر هستند؛ هر کس از مخلوقات که شری ایجاد بکند یا تاریکی ایجاد بکند یا سحری بیافکند و در گرهای بدمد یا حسادت بکند بیشک فقط سهم خود را خواهد سوزاند؛ پس چاره چیست؟ باید پناه برد به پروردگاری که میتوانند در تاریکی تمامی این شرور روشنایی ایجاد کند و در این سنگر با افزایش طهارتمان خود را بیشتر از این شرهای سوزاننده دور کنیم.
چرا گاهی اوقات ابتر میشویم؟
بارها شده است که عملی در نهایت به تمامیت خود نرسد، همه این کارها ابتر است که میتواند عللی داشته باشد؛ گاهی شری ایجاد کرده ایم و سهم اکسیر خود را کم کرده ایم، گاهی عملمان شری در بردارد و...
اگر کسی کل زندگیاش ابتر شود چه؟!
کسی که از رسول خدا بغض و کراهت داشته باشد و از او اجتناب کند قطعا از این چشمه سهمی نخواهد برد، اگر از این چشمه چیزی به ما نرسد که دیگر زندگیمان به تمامیت خود نمیرسد و کل زندگیمان ابتر میشود! تنها فرصت زندگیمان...
شکرانه این اکسیر پرخیر!
حال اگر از این اکسیر زیاد بردهای که شکر کن و به شکرانهاش نماز بخوان و قربانی کن و اگر هم اکسیر زیادی نبردهای باز هم نماز بخوان و قربانی کن تا از این کوثر بیشتر به تو عطا کنند ...
*برداشتی از سوره کوثر با کمک سوره فلق
احسنت بر شما
موفق و پیروز باشید