بسم الله ذی المعارج
خلاصهای از کتاب نامههای بلوغ
دستنوشته هایی از استاد حائری که خطاب به فرزندانشان - و البته خطاب به همه ما - نوشتند تا همیشه بر کاغذ جاویدان بماند.
کتاب متشکل از پنج نامه است: بینشها و گرایشها، سلوک و اخلاق، رضا و رضوان، عمل و بحرانهای آن و در انتها نامه ناتمام است که همیشه ناتمام خواهد ماند...
در نامه اول استاد به شرح بینات، کتاب و میزان پرداختهاند که هرکدام بحثی طولانی و بسیار دلنشین هستند. اما نامه دوم در باب سلوک و نکاتی پیرامون آن برای تقرب به خدا است که بسیار زیبا و دلچسب است:
« دل آدمی،بزرگتر از این زندگی است.و این راز تنهایی اوست. او چیزی بیشتر از تنوع و عصیان را میخواهد. او محتاج تحرک است و حرکت، با محدودیت سازگار نیست، که محدودیت ها، عامل محرومیت و تنهایی ماست...»
در نامه سوم پیرامون مقام رضا و خشنودی و نتایج و تحلیل و بررسی آن است. در این نامه زمینههایی برای رسیدن به مقام خشنودی بیان شده که شامل خروج از حجابات، نگاه به دنیا به عنوان یک کلاس، ملاک دانستن میزان سعیمان (نسبت دارایی و عمل) و...
نامه چهارم هم به بحث عمل و بحرانهای آن میپردازد؛ که این نامه در شرح خطبه 176 نهجالبلاغه حضرت امیرالمومنین است:
« در این خطبه امام به به بهرهبرداری از قرآن سفارش مینمایند، که بیان و پند و نصیحت خدا را با خود دارد و خواستههای محجوب و مکروه خدا در آن مطرح شده و ...»
نامه ناتمام هم توضیحی دربارهاش نمیدهم تا ترغیبتان به به خواندن این کتاب بیشتر شده و حتما به آن سری بزنید...
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته