زبر الحدید

رَبِ‌ إِنِّی‌ لِمَا أَنْزَلْتَ‌ إِلَیَ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ فَقِیرٌ

زبر الحدید

رَبِ‌ إِنِّی‌ لِمَا أَنْزَلْتَ‌ إِلَیَ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ فَقِیرٌ

زبر الحدید

زمین بازی بچه های مسجد...

آخرین مطالب

نویسندگان

۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

هوالشهید

یک اکسیر!
تصور کن در عالم اکسیری شگفت انگیز و بی‌نظیر وجود داشته باشد ؛ این اکسیر به هیچ کس جز رسول‌الله(ص) داده نشده است و اکسیر رسول همچون چشمه‌ای بیپایان و تمام نشدنی است. هر که بخواهد از این اکسیر  بهره مند شود باید از پیامبر بخواهد و خود را به او نزدیک کند که هرچقدر به رسول نزدیک شوی سهم بیشتری از این چشمه خواهی داشت و بالعکس...

چرا همه اکسیر برابر ندارند؟!

شرها در زندگی سوزاننده اکسیر هستند؛ هر کس از مخلوقات که شری ایجاد بکند یا تاریکی ایجاد بکند یا سحری بیافکند و در گره‌ای بدمد یا  حسادت بکند بی‌شک فقط سهم خود را خواهد سوزاند؛ پس چاره چیست؟ باید پناه برد به پروردگاری که می‌توانند در تاریکی تمامی این شرور روشنایی ایجاد کند و در این سنگر با افزایش طهارتمان خود را بیشتر از این شرهای سوزاننده دور کنیم.

چرا گاهی اوقات ابتر می‌شویم؟

بارها شده است که عملی در نهایت به تمامیت خود نرسد، همه این کارها ابتر است که می‌تواند عللی داشته باشد؛ گاهی شری ایجاد کرده ایم و سهم اکسیر خود را کم کرده ایم، گاهی عملمان شری در بردارد و...

اگر کسی کل زندگی‌اش ابتر شود چه؟!

کسی که از رسول خدا بغض و کراهت داشته باشد و از او اجتناب کند قطعا از این چشمه سهمی نخواهد برد، اگر از این چشمه چیزی به ما نرسد که دیگر زندگیمان به تمامیت خود نمی‌رسد و کل زندگیمان ابتر می‌شود! تنها فرصت زندگیمان...

شکرانه این اکسیر پرخیر!

حال اگر از این اکسیر زیاد برده‌ای که شکر کن و به شکرانه‌اش نماز بخوان و قربانی کن و اگر هم اکسیر زیادی نبرده‌ای باز هم نماز بخوان و قربانی کن تا از این کوثر بیشتر به تو عطا کنند ...

 

*برداشتی از سوره کوثر با کمک سوره فلق

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۵۴
طیبین

بسم الله الرحیم

 

با توجه به شان نزول سوره مبارکه کوثر نتیجه حاصل آن است که دشمنان (آنان که شانئه ورزیدند) نداشتن وارث پسر را به رسول الله طعنه میزدند.

در زمانی که رسول الله وارث پسری ندارد خداوند خاطرنشان میکند به حضرت زهرا سلام الله علیها که این همان قل اعوذ برب فلق است؛ در سوره مبارکه فلق در آیه اول پناهگاهی معرفی می شود که در میان تاریکی ها فلقی می تابد؛ در سوره کوثر این فلق کوثر معرفی شده که دشمنان شانه به ابتر شدن و ادامه نیافتن امت می ورزیدند که الله متعال با این آیه خاطرنشان می کند که نه تنها ابتر نمیشود و ادامه پیدا می کند بلکه به کثرت هرچه تمام تر (کوثر) به رسول الله اعطا میشود.

این کوثر فقط و فقط به رسول الله اعطا شده پس ما برای دستیابی به آن باید به قرب رسول الله برسیم و انس بگیریم.

حال چگونه به قرب رسول الله برسیم و انس بگیریم؟؟

انجام واجبات و نهی از منکرات که رسول الله وظیفه اطلاع رسانی و ترویج آن را بر عهده داشتن پس در نتیجه با انجام فرامین الهی میتوانیم به رسول الله و سپس به کوثر دست بیابیم.

پس هرکه فرامین اولیه الهی را رعابت کند می تواند به کوثر دست یابد؟؟

یکی از مهم ترین معانی دست یافتن به کوثر بمعنی دریافت و درک محبت بی بی دو عالم خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها است. برای پاسخ به این سوال باید به تاریخ اسلام که مدام در حال تکرار است رجوع کنیم.

کربلا

دهم محرم سال 61 هجری قمری؛ دو سپاه رو به روی یکدیگر ایستادند؛ یکی با 72 تن جاودانه و مورد درود و سلام مومنین تا ابد شدند با آنکه شهید شدند و دیگری با هزاران تن زنده ماندند ولی مورد لعن مومنین تا ابد قرار گرفتند.

فرق این دو چیست؟

هردو فرامین الهی را رعایت میکردند: هر دو نماز به جا می آوردند؛قرآن قرائت میکردند؛ روزه میگرفتند.

ولی یکی با کوثر دیگری بدون کوثر...

 

 

حال به کوثر رسیدی ؟ باید خودت را کنار کوثر نگه داری وگرنه می شوی مانند کسانی که با مولایم حسینعلیه السلام بودند و تا ظهر عاشورا مولا را کم کم تنها گذاشتند مثل ضحاک بن عبدالله که تا دقایق آخر بود ولی تا قضیه را جدی دید مولا را تنها گذاشت...

 

راهکار نگهداری خود در کنار کوثر:

اعوذ کردی به رب فلق که در نتیجه از مصادیق بزرگ فلق؛ کوثر است؟ از چه پناه بردی؟

من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب و من شر النفاثات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد

حال که اعوذ برب فلق کردی و رسیدی به کوثر از شرهایی که تورا از مولایت جدا می کند

فصل لربک وانحر؛ پس نماز بخوان با خلوصیت هرچه تمام تر مانند نماز ظهر عاشورا که در بحبوحه جنگ جایی که نماز واجبیتش در آن زمان مستحب میشود مولایم اصرار بر نماز میکند. شاید؛شاید که نه صد در صد مولایم حسین علیه السلام در آن زمان و ایام سوره کوثر به ما یاد می دهد. می آموزد آماده باش که هر زمان که نیاز شد بتوانی از جانت بگذری و انحر کنی بفدای کوثر.

ولی این قربانی و انحر بمعنی اتمام نیست!

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

 

 

 

 

ادامه دارد که تمام شدنی نیست....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۷:۵۵
طیبین

خیر فراوان به پیامبر عطا شد و دشمن چشم دیدنآن را نداشت و با زخم زبان زدن شر خود را را می رساند (چون خود بریده از همه خیرات و برکات است و می خواهد به هر نحوی شر خودش را به پیامبر برساند)ولی در همان زمان خدا آیه ای نازل می کند که می گوید به شکرانه آن نماز بخوان و شتر قربانی کن. انگار که آن خیر فراوان (حضرت فاطمه) خود فلق است که باعث از بین رفتن پلیدی ها و جهل آن دوران و نقطه عطفی در اسلام و شروع شدن عصری جدید در عفت و ایمان است که خود آن تاریکی شب و زیانش را از بین برد که این فلق جدا کننده کوثر و ابتر (دشمنان پیامبر) است. حال این پیامبر است که فلق را به وسیله قرآن به مردم معرفی می کند تا به آن پناه ببرند و ابتر نباشند و حمایت کننده پیامبر باشند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۴۰
طیبین