زکات علم_امیرحسین حاجی زینلی2
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
کتاب نامه های بلوغ
شاید در زمان هایی فکر نوشتن به سرتان زده باشد اما به چه کسی به چه دلیل اصلا چرا بنویسیم
پاسخ همه ی این چراها مشخص است
((کمرنگ ترین جوهرها،از قوی ترین حافظه ها قوی تر است))
نوشتن می ماند خیلی بیشتر از صوت و صحبت و .......
استاد صفائی حائری ترجیح دادن بنویسند.
بنویسند برای فرزندانی که مکلف شده اند و مورد خطاب خدا قرار گرفته اند.کتاب نامه های بلوغ پنج نامه از استاد صفائی حائری است خطاب به فرزندانش که قطعا میتونه قابل استفاده ما هم قرار بگیره!!!
نامه ی اول خطاب به پسر اول ایشان محمد است(بینش ها و گرایش ها) اول این نامه شروع می کنند به توضیح دادن اصل و نسب خودشون و خانوادشون و اشاره به این دارند که تو صاحب خانواده،پدر و مادر خوبی هستی که این نکته برای همه ی عزیزان قابل تعمیم است،اما بحث اصلی در نامه اول شرح دادن این سه اصل است
۱_بینات
۲_میزان
۳_کتاب
این سه اصل است که پیامبران با آنها به هدایت می پردازند.
نامه ی دوم به موسی پسر دوم ایشان هست،در اول این نامه استاد به گلایه از موسی و محمد می پردازند و میگویند شما با توجه به شرایطی که داشتید باید خیلی بیشتر از این ها پیشرفت میکردین ولی متاسفانه به دلیل لجبازی ها و سر به هوا بودن از آنها غافل شدید و بعد توصیه هایی رو در باب تحصیل فقه،مطالعه،آداب معاشرت و...به فرزندانشون می کنن و اما موضوع اصلی این نامه در مورد سیر و سلوک است. این قسمت از کتاب بسیار زیباست.
((دل آدمی،بزرگتر از این زندگی است.و این راز تنهایی اوست.او چیزی بیشتر از تنوع و عصیان را میخواهد. او محتاج تحرک است و حرکت،با محدودیت سازگار نیست،که محدودیت ها،عامل محرومیت و تنهایی ماست.
در نامه ی سوم بحث میرود روی رضا و خشنودی در ابتدا استاد معنی این کلمات رو میگن و متضاد این کلمات رو هم بیان میکنن و بعد میرن سراغ اینکه اصلا رضا و خشنودی چیه بعد اینکه این مفاهیم رو تعریف کردن میرن سراغ اینکه خب حالا اصلا چجوری بدست میاد و حتی تحلیلش هم میکنن.
تو نامه ی چهارم نوبت میرسه به«عمل و بحران های عمل»
این بحث خیلی مهمه و استاد به بیان نکات و حرف های قابل توجه ای میپردازه.
"سعی کن با آنچه یافته ای زندگی کنی و با شکر، باعث زیادی نعمت معرفت خود گردی ؛ چون در حدیث است : « مَن عَمِلَ بِمَا یَعلَمْ ، عَلَّمَهُ اللّهُ ما لم یَکُن یَعلَمْ»؛ کسی که به آنچه آموخته ، عمل کند ، خدا به او ، آنچه را که نمی توانست بیاموزد ، میآموزاند."
و نامه ی پنجم که بنظرم غمگین ترین نامه است. اسم این نامه هست نامه ی ناتمام حالا دلیلش رو نمیگم ان شاءالله
که خودتون بخوانید و بفهمید.
در انتهای کتاب هم اشعاری هست از خود استاد علی صفائی حائری که اگه علاقمند به شعر سپید هستید می تونید بخوانید و استفاده ببرید
الحمدلله رب العالمین
(والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته)
بسیار عالی ماشاالله