زبر الحدید

رَبِ‌ إِنِّی‌ لِمَا أَنْزَلْتَ‌ إِلَیَ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ فَقِیرٌ

زبر الحدید

رَبِ‌ إِنِّی‌ لِمَا أَنْزَلْتَ‌ إِلَیَ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ فَقِیرٌ

زبر الحدید

زمین بازی بچه های مسجد...

آخرین مطالب

نویسندگان

۴۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تدبر در قرآن» ثبت شده است

بسم رب الشهدا


***تکلیف: ماجرایی بنویسید که یکی از شرهای سوره مبارکه فلق درون آن ماجرا نمایان شود.


یک قدم تا جهنم
دست هایش  را مشت کرده بود و محکم قدم بر می داشت، از اخم روی صورتش می توان فهمید که از چیزی عصبانی است. او در کلاس و حتی مدرسه هیچ دوستی نداشت به غیر از یه نفر یعنی علی. او از بچگی با علی دوست بوده و علی تنها دوست بود.
وقتی که علی او را دید سمت او رفت و به او گفت: احمد...چیزی شده؟
اما او پاسخی نداد.
دوباره پرسید: احمد با تو ام، اگه چیزی شده بگو. ولی احمد هیچ پاسخی نداد.
اما برای بار سوم که علی از او پرسید دیگر نتوانسته جلو خودش را بگیرد و شروع کرد به سخن گفتن: چرا همیشه محمد حسین از همه بهتر هست، او همیشه و همه جا حضور دارد و همه عاشق او هستن؛ اما من چی؟ من که یک دانش آموز نسبتا خوب هستم، ولی نگاه کن الان دوستی به جزء تو ندارم اصلا دوست دارم او بمیرد تا من هم بتوانم خودی نشان اصلا از آن پسر خوش نمی آید.
علی از حرف های او متحیر شده بود اما فقط در یک کلمه به احمد جواب داد: این راه تو اصلا درست نیست، بهتر است بیشتر بهش فکر کنی.
احمد منظور او را نفهمیده بود، اما اصلا به آن اهمیت نداد. با خودش گفت از فردا امتحانات ترم اول شروع می شود، الان بهترین موقع است که خودم را ثابت کنم و از محمد حسین جلو بزنم.....
امروز خیلی عجله داشت، چون امروز کارنامه ها را می دادن و الان نوبت کارنامه او بود اما وقتی کارنامه اش را دید متعجب شد. معدلش شده بود هجده و هشتاد و نه صدم. اما پایین کارنامه اش را که دید تعجبش به خشم تبدیل شد؛ برترین معدل پایه کسی نبود به جزء محمد حسین. دیگر نتوانسته خودش را کنترل کند و بعد از تعطیل شدن مدرسه سراغش رفت و او را صدا زد: محمد حسین. خشم او در صدایش واضح بود.
وقتی که محمد حسین برگشت و او را دید به او سلام کرد ولی احمد جوابش را نداد و آمد سمتش و یقه اش را گرفت و...
باورش نمی شد که چه کار کرده است. می خواست فرار کند اما نمی توانست همه مردم او را دیده بودند. حالا او مرتکب قتل شده بود و هیچ کاری نمی توانست بکند. او را به زندان بردند و طولی نکشیده که حکم دادگاه صادر شد؛ اعدام.
وقتی او را پای چوبه دار بردند تازه منظور حرف علی را فهمید. اوبا ایجاد حسادت هم به خودش ضربه زد هم به دیگران اما الان هیچ را بازگشتی وجود ندارد و او با این کار هم دنیا و هم آخرت خود را نابود کرد.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۰۱
طیبین

ب
در ابتدای سوره معارج امده است شخصی(از رسول خدا یا در واقع از خود خدا) درخواست عذابی میکند ک بر او نازل میشود اما چطور میشود ک یک شخص به جایی میرسد ک در خواست عذاب میکند در ایه بعد گفته شده است این عذاب مخصوص کافرین است ک کسی نمیتواند مانع ان شود
(یکی از دلایلی ک میتوان اشاره کرد ک شخصی درخواست عذاب میکند این است ان فرد صبر در برابر سختی ندارد و حق را نمی پذیرد و نکته دیگر این است ک صبر و پذیرفتن حق از ویژگی های اصلی ایمان است و کسی انها ندارد میتوان گفت ایمان ندارد و کلمه مترادف بی ایمانی همان کفر،کافر است ک در همان ایه دو امده است)
در ایه سه به نکته ای اشاره دارد ک اینگونه میتوان تفسیر کرد ک خداوند درجات و یا نردبان ها می توان ما را همچون فرشتگان بالا ببرد و یا دقیق تر ما میتوانیم با انجام کار هایی(ک در سوره ب انها اشاره شده) از سوره معارج همچون نردبانی استفاده کنیم و خود را ب درجات بالا برسانیم
اولین شاخصه در ایه ۵ امده است ک میگوید باید دارای صبری جمیل(قوی)باشیم چرا ک انها(کافران) ان روز را(قیامت) را دور میبیند ولی ما انرا نزدیک
(این صبر و یا اینکه ما همواره روز قیامت را نزدیک ببینیم موجب میشود ک ما همواره مراقب اعمال و رفتار های خود باشیم ) در ادامه سوره از ان روز تعریف کرده است ک میتوان فهمید ان روز چقدر وحشتناک است
(در ان روز گناه کار سعی میکند همه اشخاص و افراد نزدیک خود را (فرزند همسر برادر..)در برابر عذاب فدا کند تا خودش را نجات دهد اما هرگز اینگونه نمیشود)
در ایه ۱۹ امده است انسان هلوعا(حریص و کم طاقت)افریده شده است ولی قطعا این اصل هست ک خدا انسان را با صفات بد نیافریده است اما این صفت حریص و کم طاقت چیست؟
(این صفت برای دوره ای از زندگی انسان لازم است اما در ادامه زندگی باید این صفت را در خود کمرنگ تر کند و گرنه میتواند خطرناک شود)
دو ایه بعدی  در توصیف هلوعا امده است ک میگوید وقتی بدی به او برسد نمی تواند طاقت بیاورد و بیتابی میکند اما وقتی خوبی ب ان برسد مانع دیگران میشود(بخل می ورزد)
از ایه ۲۲ وارد بحث دیگری میشود ک ب ویژگی های کسانی ک درست کارند و ایمان دارند اشاره دارد
و در ادامه دو ایه قبل(۲۱ ۲۰) میگوید به جز نمازگزاران

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۳۸
گجله ابن مربی

آنچه که من از سوره معارج آموختم:


1)    نابودی کافران: اینکه این سوره به ما بشارت می دهد که کافران نابود خواهند شد مانند حرف حضرت آقا که گفتند : صهونیسم تا 25 سال دیگر نابود هواهد شد.

  ***
2)    معاد: در بعضی از آیات این سوره به معاد اشاره دارد و اینکه کافران حاضرند هر کاری بکنند تا از عذاب دوزخ برهند. ان شاءالله که ما از آنان نباشیم.

****
3)    حریص بودن: آیه 19 این سوره می فرماید: طمع انسان حریص می باشد و چون شر و بدی به او میرسد بی قراری میکند به غیر از نمازگزاران؛ همه می دانند که انسان حریص است ولی اگر ما بتوانیم خودمان را جزو نمازگزاران قرار دهیم دیگر حریص نیستیم.

****
4)    نمازگزار حقیقی: نمازگزار حقیقی کسی است که از خداوند اطاعت کند ، به معاد اعتقاد داشته باشد ، و سخت از خدا بترسد و...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۳۶
گجله ابن مربی